خاک ترک خورده به ویرانیم........تشنه ی یک لحظه بارانیم
گرچه تنم بسته به زنجیر نیست.............این همه عمر است که زندانیم
زخمی میدان پراز لاله ام......................گمشده در یک شب طوفانی ام
ازسرمن آب گذشت خواب نیست..............آفت شک خورده مسلمانیم
دست من و دامن کوتاه یار....................مجلس وعظیست که خود بانیم
زخم دل از هجر تو تشویش شد..........درد مرا یاد تو درمانیم
سهم من از قرب تو برباد رفت..............لایق وصلت تو نمیدانیم